سلام خدا
باز بعد از چند وقت من اومدم...
ولی دیگه اون دختر غرغروی چند وقت پیش نیستم وکلی عوض شدم
و این عوض شدنو مدیون تو و مهربونیاتم.
دیگه فهمیده شدم و دیگه ازت ناراحت نیستم
میبینی؟ حالا دیگه همیشه تو رو شکر میکنم و ازت کمک میخوام.
حتی وقتی دانشگاه نرفتم هم تو رو شکر کردم و گفتم هرچی خودت صلاح بدونی.
الانم میخوام دوباره ازت تشکر کنم:
اول از همه مرسی ک من و محمدمو بهم رسوندی(تا آخر خودت هوامونو داشته باش)
دوم مرسی ک من و محمدم اینقد همو دوس داریم و با هم خوشیم.
سوم مرسی ک با اینکه دانشگاه نرفتم ولی یه شغل خوب با محیط خوب پیدا کردم.
چارم مرسی ک صبرمو زیاد کردی
و کلی چیزای دیگه...
بابت همه چی مرسی خدا
حتی بابت مشکلایی ک دارک. شاید لازمه ک الان داشته باشم.
حتی بابت معده دردی ک هنوز هست و بدتر شده
و بابت بقیه چیزا
دوستدارم خدا
مواظب منو محمدم باش
سلام خدا جونم!
بعد از 2 سال من دوباره اومدم!
اما این دفه با همه ی اومدنام فرق داره.
دیگه من اون دختر ناراحت و تنها و دل شکسته نیستم.
حالا دوباره شدم هموم مریمی که بودم.
همه ی اینا رو هم مدیون تو ام!
خدا یا منو ببخش که قبلنا اون طوری باهات حرف میزدم.
دیگه بزرگ شدم و می فهمم .
خداجونم به اندازه ی این 2 سالی که اینجا نبودم کلی حرف واست دارم
ولی وقت ندارم .
راستی خدا من سال دیگه کنکور دارم .
خدا مگه نمی گن از تو حرکت از خدا برکت؟
خوب من حرکتم و کردم و دارم درس میخونم
تو هم برکت کن و منو دانشگاه فردوسی قبول کن!
خواهش می کنم...
خیلی دوست دارم خدا!
سلام خدا!
خدا خیلی بدی !
می دونم که خودتم می دونی!
آخه تو مگه کار و زندگی نداری که
همش بالا سر منی و منو اذیت می کنی
و یه کاری می کنی دلم بشکنه؟
مگه فقط من یکی رو آفریدی؟
این همه غم و غصه بَسَم نیست؟
حتماً باید از ناراحتی دق کنم
تا ولم کنی؟ (هر چند تو اون دنیام
مطمئنم که دست از سر من بر نمی داری!)
خدا آخه چرا آدمای دور و بر من این جورین؟
اون از بابام که خیلی سختگیری می کنه
اون از مامانم که همش باهم دعوا
می کنیم(البته بیشتر اون منو دعوا می کنه)
طوری که من جرئت ندارم باهاش حرف بزنم!
اون از دایی محسنم که دیگه من واسش بی ارزش
شدم و فقط تارا جونش رودوست داره.
(تارا دخترِ اون یکی داییمه) می فهمه دلیل ناراحتیِ
من اونه ولی واسش مهم نیست.
اون از دوستای تو مدرسه م که
هر کدومشون رو بخوام بگم ساعت ها
طول می کشه!اصَن نمی دونم از
کدومشون بگم!
از مینای دروغگو بگم یا از فائزه ی نامرد
از عاطفه بگم یا از...
اون از زن عموم که اعصاب واسم نذاشته.
اون از عمه م که از ترس از زن عموم
جرئت نداره منو جایی ببره یا
بهم هدیه ای چیزی بده!
خدا بسه یا بازم بگم؟ها؟
خدا خیلی حرف دارم ولی وقت
ندارم.فقط اینو بدون توهم مثه
همینایی.از نظر من تو از ایناهم
بد تری.اینا اگه بدی کنن، می گم
اشکالی نداره. انسانن.انسان هم
که جایز الخطاست.ولی تو چی؟
تو خدایی.خدا.خدایی که خیلی
بده!
سلام خدا!
وای خدا خیلی ناراحتم!
چند شب پیش که خونهی مادرجانم دعوت بودیم
همگیمون٬چون از
دست دایی محسنم ناراحت بودم٬
خیلی بد باهاش رفتار کردم. فکر کنم
از دستم ناراحت شد.
خداجونم تو که منو میبخشی نه؟
حالا که منو میبخشی٬ یه کاری کن
دایی محسنم هم منو ببخشه.
من خیلی دایی محسنمو دوست دارم.
سلام خدا!
یه زمانی یعنی تا همین چند وقت پیش
دو تا از دوستامو با اینکه خیلی منو اذیت
میکردن خیلی دوسشون داشتم.
آخه میدونی؟اون موقعها نفهم بودم.
چشامم بسته بود.هی با خودم میگفتم:
درست میشه.همه چی خوب میشه.
ولی خوب که نشد هیچی، هر روز بدترم شد.
تا اینکه تو یکی از فرشتههاتو واسم فرستادی.
البته این فرشتهی تو از کلاس اول راهنمایی
تا همین امسال که من دوم دبیرستانم باهام
بوده و هست. ولی من ...
ناخواسته نمیدیدمش.یعنی میدیدمش ولی
نه اونطوری که باید میدیدمش.
خلاصه این فرشتهی تو یه کاری کرد که
من چشام باز بشه.
این فرشته باعث شد زندگیم عوض شه
و من دوباره همون دختر شاد قبلی بشم.
اون باعث شد من معنای واقعی دوست رو
بفهمم و مشکلم حل شه.البته با کمک تو.
راستی میدونی اسم این فرشته که میگم چیه؟
اسمش عاطفه ست. خودشم مثه اسم قشنگش
پراحساسه.
خدایا من خیلی ممنونم. هم از تو و هم از دوست
خیلی خوبم عاطفه.
با توام، باتو،خدا
یک کمی معجزه کن
چندتا دوست برایم بفرست
پاکتی از کلمه
جعبهای از لبخن
نامهای هم بفرست
*
کوچههای دل من
باز خلوت شده است
قبل از اینکه برسم
دوستی را بردند
یک نفر گفت به من
باز دیر آمدهای
دوست قسمت شده است
*
باتوام، باتو، خدا
یک دل قلابی
یک دل خیلی بد
چقدر میارزد؟
من که هرجا رفتم
جار زدم:
شده این قلب حراج
بدوید
یک دل مجانی
قیمتش یک لبخند
به همین ارزانی
*
هیچ وقت اما
هیچ کس قلب مرا قرض نکرد
هیچ کس دل نخرید
*
باتوام، باتو، خدا
پس بیا،این دل من، مال خودت
من که دیگر رفتم اما
ببر این دل را
دنبال خودت
«عرفان نظرآهاری»
سلام خدا!
چی شده که باز داری منو میبینی؟!!!!!!!!
خیلی خوبه ها!
زندگیم یه جورایی قشنگ شده!!!
دستت درد نکنه!!
اگه همینجوری ادامه بدی عالیه!
سلام خدا!
یادته چند روز پیش از ته دل ازت خواستم
یه قلب سنگی بهم بدی؟
حالا امروز میخوام بگم پشیمون شدم!
همین قلب خودم خیلی خوبه.
فقط یه کم صبر و تحمل بهم بده تا
بتونم بدیهایی که در حق من میکنن
تحمل کنم.
میدونی چیه؟
من خیلی خوشحالم که خیلی مهربون
و احساساتیم ولی همه میگن این
خیلی بده و اذیت میشی.
البته خودمم به این نتیجه رسیدم.
حتی یه عالمه هم سعی کردم مثه
آدمای دور و برم سنگدل باشم
ولی نتونستم.
حتی نتونستم یه ذره فقط یه ذره
کسی یو که خیلی اذیتم کرد یا به
عبارتی داغون و نابودم کرد٬
ناراحت کنم.
خدا به نظرت این خوبه یا بده؟!
سلام خدا!
دیگه داره مدرسهها شروع میشه.
خدا باز یه کاری نکنی که من مثه
پارسال هی تو مدرسه گریه کنم ها؟
پارسال چه قدر بهت گفتم اذیتم نکن؟
ولی تو اذیتم کردی و هر روز گریه مو
درآوردی؟
خدا دیگه امسال بی خیال اذیت کردن
من شو.
خوب من گناه دارم اینقدر گریه کنم!
این همه آدم٬ گریهی یکی دیگه رو درآر خوب!
راستی من دیگه نمیخوام همون دختر
پارسالی باشم.
تصمیم گرفتم همه چی مو٬ همه چی مو
عوض کنم. حتی دوستامو.
البته این کار خیلی سختیه ولی خوب...
دوست دارم خدا!
سلام خدا مرسی که اون روز
دعامو برآورده کردی.
خدا دیگه میخوام دختر خوبی بشم.
میخوام از این به بعد نماز بخونم.
خدا کمکم کن.
من واقعا میخوام نماز بخونم ولی
این شیطون لعنتی نمیذاره!
خدا باور کن موقعی که میخوام نماز
بخونم٬ هم صدای شیطون و هم صدای
فرشته هاتو میشنوم.
فقط بعضی وقتا میتونم به حرف
اون فرشته هه گوش کنم و نماز بخونم.
خدا کمکم کن .
منم از همین امشب شروع میکنم.
دیگه بقیهش باتو.باشه؟
وای خدا خیلی میترسم.
اِ راستی سلام.
خدایا کمکم کن.
خدا یه کاری کن فردا موفق بشم.
خوشبختی و بدبختی من فقط به
فردا بستگی داره.
قلبم داره میاد تو دهنم.
دارم از استرس میمیرم.
خدا دستم به دامنت.
همین یه فردا دعامو برآورده کن.
سلام خدا!
دیدی باز دیشب امام رضا نخواست من
برم حرمش و دعا کنم؟
هر چند ۲ شب قبلی که رفتم حرم
اصلا دعا نکردم.
آخه میدونی؟ یادم شد دعا کنم.
راستی خدا تو چرا این قدر پسرا رو
نفهم و بیشعور آفریدی؟
تو شب قدر٬ اونم تو حرم امام رضا هم
دست از کثافتکاری و چشم چرونی و
متلک گفتن و شماره دادن و... برنمیدارن.
خداجونم!
گناه دارن طفلکی ها!
آدمشون کن!!!!!!!!!!
سلام خدا
چه قدر دیشب خوابای خوبی دیدم!
همه ش فائزه تو خوابم بود!
اصلا دلم نمیخواست از خواب بیدارشم.
خدا دلم خیلی برا فائزه تنگ شده.
ولی به دلایلی نمی خوام بهش زنگ بزنم
یا براش تو وبش نظر بذارم.
خودت دلایلمو میدونی.
سلام خدا
ما دیشب رفتیم حرم امام رضا.
بالاخره امام رضا منو هم طلبید.
راستی خدا دیدی دیگه نمیتونم روزه بگیرم؟
دکتر گفته نباید روزه بگیری.
آخه تو معده م یه چیزیه که هنوز نمیدونه چیه!
۳شنبه جواب آزمایشم حاضر میشه.
خدا خیلی دردم گرفت وقتی دکتر ازم خون گرفت.
سلام خدا!
آخه چرا من نمیتونم مثه خیلی از آدما ماه رمضونا روزه بگیرم؟
یادته؟ پارسال خودمو کشتم تا تونستم ۱۵ روز روزه بگیرم!!!!!!!
امسال که فقط ۳ روز گرفتم که از اون ۳ روز٬ ۲ روزش ماه رمضون
نبود!!!!!!!!!!! دیگه هم فکر نکنم بتونم بگیرم.
کاش منم مثه خیلی از آدما روزه میگرفتم و درد نمیکشیدم!
میدونی؟ مامان جونم(مامان بابام) همهش بهم میگه: روزه باعث
میشه آدم هیچ مرضی نگیره. ولی من وقتی روزه میگیرم٬
انگار معدهم داره سوراخ میشه!
خدا آخه من گناه دارم! تو که نمیدونی معده درد چه درد بدیه!
سلام خدا!
مرسی که حال عمو جونم خوبه و امروز از بیمارستان مرخص میشه.
راستی خدا دلم خیلی واسه دایی محسنم تنگ شده.
دیشب هم خوابش رو دیدم. خیلی دوسش دارم.
بهترین دایی دنیاست.
خدا خیلی مواظبش باش.
سلام خدا
دیگه باهات قهر نیستم ولی دوستت ندارم.
الآنم فقط میخواستم واسه عمو هاشمم دعا کنم.
یا امروز یا فردا میخواد کمرش رو عمل کنه.
خدا من همین یه دونه عمو رو دارم ها!
حواست باشه!
سلام خدا
خیلی بدی باهاتم قهرم.
تو که چشم نداری و این اشکای من که تموم صورتم رو
پر کرده نمیبینی. اگه میدیدی حد اقل این قدر اذیتم
نمیکردی.
دیگه دوستت ندارم میفهمی؟
دیگه هم نمیخوام باهات حرف بزنم.
دیگه هیچی واسم مهم نیست حتی قهر با تو.
با تویی که...
سلام خدا
وای نمیدونی الآن چه احساسی دارم
اون موفعی که از خواب بیدار شدم٬
دیدم بابام داره ماز میخونه.
اصلا باورم نمیشد بابای من که تا حالا فکر
میکردم یاد نداشته باشه نماز بخونه٬
حالا نماز بخونه.
راستی خدا دوشنبه کارنامه مو می دن. دستم به دامنت!
سلام خدا
خیلی خوشحالم چون اون گربه کوچولویی که
من باعث شدم از تو حیاط مامان جونم بره٬
دوباره برگشته.
حالا بزرگترم شده.
من تازه دیروز دیدمش.
خیلی گرسنه بود و من به هش از ماکارونی های
ناهار مامان جونم دادم و اونم خورد.
-----------------------------------------------------------------------------------
دیشب هم که رفته بودیم خونه مادرجانم٬
دیدم یه مار گرفتن کردن تو شیشه٬ کنار حیاطشون.
دایی بزرگم که آتش نشانه٬ مار رو در آورد و ما نازش
کردیم. اینقدر خوشگل بود که نگو.
خیلی دوست داشتم متل من باشه.
سلام خدا! نمیدونی چه قدر امتحان فیزیک و ریاضیمو افتضاح کردم!
خدا اگه معدلم بالا نشه میمیرم ها!
اونوقت تو مقصری! من که یه کم خونده بودم.
نمیدونم چرا خراب کردم.
خوب امتحان امسالش هم از امتحان سال
پیشش سخت تر بود.
خداجونم من شب جمعه که شب آرزوها بود،
دعا کردم معدلم بالا بشه.
خدا دعامو قبول کن باشه؟
یه کاری کن این دوتا امتحانامو که بد دادم،
کمه کمه کمه کم بالای 14 بشم
اگه زیر 14 بشم تجدید میشم ها.
بعدش میدونی چقدر بد میشه؟
آبروم میره ها!
خدا بهت التماس میکنم یه کاری کن معدلم بالا بشه.
من که میدونم این کار واسه تو چیزی نیست.
اگه معدلم خوب بشه و تو همین مدرسه موندم،
بهت قول میدم دیگه درسم رو بخونم. خدا خواهش میکنم.
سلام خدا
یه عالمه حرف دارم که بهت بزنم
ولی وقت ندارم.
خدا این چه اخلاق بدیه که به من دادی؟
هر موقع ناراحتم،هرموقع خوشحالم،
هر موقع دلتنگم،هر موقع میخوام
ابراز احساسات کنم،هر موقع میخوام
بفهمم کسی دوسم داره یا نه،
هر موقع میخوام سلام کنم ،
هر موقع میخوام خداحافظی کنم،
هر موقع میخوام آشتی کنم،
هر موقع میخوام...
حتماً باید برم تو بغل کسی.
اگه کسی بغلم نکنه فکر میکنم
از من بدش میاد و منو دوست نداره
و گریهم میگیره.
مثل امروز صبح که مینا بغلم نکرد؛
مثل اون روز که دایی محسنم بغلم نکرد؛
مثل خیلی از روزا که فائزه بغلم نمیکنه
و مثل خیلی از روزای دیگه که من همهش
گریه میکنم.
خدا این اخلاقو از من بگیر.باشه؟
سلام خدا
امروز میخوام واست یه شعر بنویسم.
میدونم خیلی شنیدیش ها، ولی میخوام برات
بنویسمش.من که خیلی این شعرو گوش میدم
چون انگار از زبون خودمه.
(علی باقری میخونهش):
کنج اتاقم باسکوتم
تنها نشستم و پلکامو بستم
فرقی نداره روزگار واسم
از دست آدماش خستهی خستهم
هرکی یه جور دست رو دلم میذاره
هرکی یه جور میره تنهام میذاره
دلا سنگ شده خوبیا کم شده
هرکی یه جور گریهمو در میاره
به خندههام غم فراوونه و
توچشام همیشه نمنم باروونه
گریههامو کسی دوست نداره و
واسه همینه که لبام همیشه خندونه
غم تو دلم دیگه نمیخوام بمونه
دل میخوام عاشقونه واسم بخونه
توی تاریکی آسمون قلبم
ستاره چشمک بزنه و بمونه
خستهم از آدمکای دوروبرم
وقتی تو تنهاییهام جام میذارن
وقته احتیاجه به دستاشون
میرن و منو تنهام میذارن
دیگه بسه آسمونو گریون دیدن
بسمه هرچی نامردی دیدم
بسمه هرچی دلمو شکوندن
هیچی نگفتم فقط خندیدم
شب بودو غم بودو دل بودو نبودن
شعرای عاشقونه سرودن
تن نمیدم به عشقی که دروغه
مجنون زمونه قلبش شلوغه
(اینجا رپ میخونه که من خوشم نمیاد!
پس برات نمینویسم!
بعدش باز اینارو میخونه):
آ خدا قلبا همه تنها میمونه
کسی دیگه قدر کسی رو نمیدونه
آ خدا دلم تنگه از زمونه
اما هنوز میخونم عاشقونه
آ خدا سنگ صبور من تویی
به عشقه تویه که هنوزم میخندم
به آسمون آبی و فرشتههای تو آسمونت
دل میبندم
موندم برای عاشقی
خوندم برای دلای شقایقی
ولی ازم گذشتن به سادگی
منو خواستنم واسهی دقایقی
هر کی خودشو یه جوری جا کرده شو
هر کی با دلم یه جوری تا کرده
ولی باید فکر آرزوها بود و
غم گذشته رو فراموش کردهش
خستهم از آدمکای دوروبرم
وقتی تو تنهاییهام جام میذارن
وقته احتیاجه به دستاشون
میرن و منو تنهام میذارن
دیگه بسه آسمونو گریون دیدن
بسمه هرچی نامردی دیدم
بسمه هرچی دلمو شکوندن
هیچی نگفتم فقط خندیدم
شب بودو غم بودو دل بودو نبودن
شعرای عاشقونه سرودن
تن نمیدم به عشقی که دروغه
مجنون زمونه قلبش شلوغه
سلام خدا
خیلی بدی.امتحان فیزیکم رو گند زدم .
من امروز اصلا تقلب نکردم و گند زدم.
اگه مثل بقیه تقلب میکردم گند نمیزدم.
من که درسم رو یه کم خونده بودم
تو چرا کمکم نکردی؟
اگه بابام نذاره دیگه درس بخونم،
خیالت راحت میشه؟
امروز یه عالمه بعد از امتحان گریه کردم.
سلام خدا
دیروز مثلا میخواستم کار خوب بکنم و حیاطِ
مامانجونم رو شستم.
ولی این کار من باعث شد اون گربه کوچولویی که
چند روز پیش تو حیاط به دنیا اومده بود٬
بترسه و فرار کنه.
با اینکه خیلی کوچولو بود ولی تونست از دیوار
بالا بره.
خدایا منو ببخش. از دستی این کارو نکردم.
راستی خدا امتحان زیست امروزم رو گند زدم.
اگه خیلی بالا بگیرم۱۷ میشم.
خدا اگه معدلم کم بشه بدبخت میشم ها.
سلام خدا
خداجونم یه کاری کن امتحان فردامو خوب بدم.
همون امتحانِ سختِ زیستِ کشوریِ سمپاد رو میگم!
باشه؟
سلام خدا
امروز آخرین روزی بود که درس داشتیم.
از فردا امتحانات ترمم شروع میشه.
امروز من و فائزه با هم رفته بودیم اون
پشت و...
من گریه کردم و ...