سلام خدا
یه عالمه حرف دارم که بهت بزنم
ولی وقت ندارم.
خدا این چه اخلاق بدیه که به من دادی؟
هر موقع ناراحتم،هرموقع خوشحالم،
هر موقع دلتنگم،هر موقع میخوام
ابراز احساسات کنم،هر موقع میخوام
بفهمم کسی دوسم داره یا نه،
هر موقع میخوام سلام کنم ،
هر موقع میخوام خداحافظی کنم،
هر موقع میخوام آشتی کنم،
هر موقع میخوام...
حتماً باید برم تو بغل کسی.
اگه کسی بغلم نکنه فکر میکنم
از من بدش میاد و منو دوست نداره
و گریهم میگیره.
مثل امروز صبح که مینا بغلم نکرد؛
مثل اون روز که دایی محسنم بغلم نکرد؛
مثل خیلی از روزا که فائزه بغلم نمیکنه
و مثل خیلی از روزای دیگه که من همهش
گریه میکنم.
خدا این اخلاقو از من بگیر.باشه؟
من فکر کردم داری امتحان میدی
فعلا نمینویسی ، این بود که نمیومدم
-------------------------
خودت ترک کن
هی که بزرگتر میشی آدمهای کمتری بغلت میکنن.نه به خاطر اینکه دوستت ندارن برای اینکه فکر میکنن دیگه نیازی نیست و تو میدونی که اونها دوستت دارن
فقط همینو واست مینوسم امیدوارم منظورم رو درک کنی :
تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کرده ایم کسی یار کسی نیست
به روزم
با ماه عسل بازم بروزم